من فرزند ایران زمینم سرزمین من دارای پیشینه ای بزرگ با مردمانی صلح جو و میهن پرست که در بلندای تاریخ همیشه درخشنده و تابان بوده اند ولی امروز سرزمینم در چنگ یک عده ای که همه چیز را از فیلتر دین می گذارنند آنهم دینی که زایده مغز پوشالی ویابه میل آنان است. چون اسلام خداوند را مهربان معرفی کرد و آزادی و برابری انسانها را پیام داد. اما اسلامگریان دین فروش چیز دیگری را عمل می کنند.ما به خانه برمی گردیم و به امید آزادی سرزمینم ایران بزرگ .

۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

فریاد ایرانیان

فریاد ایرانیان ( بخش مقدمه )
بار دیگر این صدای ملت ایران است که اینچنان می خروشد ، ملتی که خسته از استعمارگرانی که در چهارچوب دین از آنچه را که خود می پسندند بر ملت ایران تحمیل می نمایند .

ملتی که تن به خواسته های نظام داد و درقالب همان قانون اساسی تحمیلی که توسط یکسری تئوریسین های نظام در طی سی سال در هر دوره ای از مجلس شورای اسلامی خود مفاد آنرا تغییر داد پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری گذاشت که با حضورش یکبار دیگر " نه " دیگری را رسا تر از دوم خرداد 1376 به عقاید یکسری تمامیت خواه و انحصار طلبی که انقلاب اسلامی را برای خود مصادره کرده اند را بگوید .

ملت ایران بعد از حماسه آفرینی در دوم خرداد 1376 به نفع یکی ازشخصیت های نظام ( محمد خاتمی ) که در قالب اصلاح طلبی پا به عرصه انتخاباتی گذاشته بود آرای خود را به صندوق های انتخاباتی ریختند که رقیب ایشان ( علی اکبر ناطق نوری ) نتواند بر کرسی ریاست جمهوری ایران تکیه زند . بعد از پیروزی محمد خاتمی بعنوان هفتمین رئیس جمهوری ایران ملت ایران برای انتخاب کسی که حداقل آرام تر از دیگر شخصیت های نظام جمهوری اسلامی هست شادمانی کردنند و بعد از اندک زمانی بار دیگر حضور گسترده ملت در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی یاران رئیس جمهور را به مجلس بردند ، انتخابات شورای شهر که بعد از هیجده سال که از عمر جمهوری اسلامی می گذشت برای اولین بار انجام شد و در آنجا هم یاران نزدیک به محمد خاتمی وارد چرخه سیاسی نظام جمهوری اسلامی شدند . تمام ابزار و وسائل یک اصلاح طلبی که ملت ایران نیازمندش بودند آماده و مهیا شد . ولی نارضیان دستگاه حاکمه با اشکال تراشی های و ایجاد فضای ناامن طعم شیرین این پیروزی ملت را تلخ نمودند . دیری نگذشت که قتل های زنجیره ای توسط مامورین وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی اتفاق افتاد و چهره های فرهنگی و سیاسی کشور به خاک و خون کشیده شدند سپس ترور سعید حجاریان یکی از نزدیکان محمد خاتمی که در آنروزها در شورای شهر تهران حضور داشت توسط سعید عسگر اتفاق افتاد ، جو امنیتی و پلیسی که بازندگان انتخابات بوجود آوردند وضع کشور را متشنج نمود آنان نیتشان این بود که جلوی حرکت اصلاحات گرفته شود . از روی دیگر حکم حکومتی رهبر خطاب به مهدی کروبی رئیس مجلس وقت جلوی بازنگری و اصلاح قانون مطبوعات را گرفت ، حق امتیاز و نشر جراید وابسته به طیف محمد خاتمی هر روز سلب می شد تا اینکه روزنامه سلام با انتشار عکس و نظرات سعید اسلامی یکی از چهرهای مطرح سازمان اطلاعات و امنیت کشور و عامل قتل های زنجیره ای پیرامون مطبوعات باعث اعتراض دانشجویان دانشگاه شد که حوادث ناگوار 18 تیر بوجود آمد . غائله 18 تیر با آن پیگیری های آبکی توسط قوه قضائیه آتش زیر خاکستری رادر جامعه ایرانی پدید آورد . ملت ایران با حضور خود در صحنه های سیاسی کشور سعی می نمودند پشتبان محمد خاتمی باشند و او را تنها نگذارند ولی محمد خاتمی نظام را بر ملت ترجیح داد و به همین سبب پس از دو دوره ریاست جمهوری ایشان در انتخابات نهمین رئیس جمهوری هیچ یک از یاران او شرکت نکردند و تنها هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی معروف به شیخ اصلاحات حضور پیدا نمودند که آن انتخابات به سردی تمام برگزار شد .هرچند که بازندگان آن انتخابات معتقد بودند که محمود احمدی نژاد فقط بخواسته رهبر و اعمال نظر طیف خاص رهبری توانسته بود نامش از صندوق آرا بیرون آید آنان نالان و ناراحت بدون هیچ اعتراضی نظام را به ملت ایران ترجیح دادند و با سکوت خود فقط شکایتشان را به پیش خدا بردند تا در روز قیامت بدان رسیدگی شود ! بیشتر تحلیلگران حوادث آن دوره انتخاباتی را به خرد شدن اعتبار هاشمی ، خاتمی ، کروبی و اصلاح طالبان تعبیر نمودند . بعد از پشت کردن خاتمی به ملت که بجای اینکه جانبداری ملت را بکند نظام اسلامی را ارحج تر از خواست ملت دانست نه تنها در بین یاران خود بلکه در بین ملت ایران انشعابی بزرگ رخ داد . اشتباه خاتمی و نظام این بود که اگر به خواسته های ملت تن در می دادند امروز دچار این مصیبت ها تلخ نمی شدند که امروز ملت ایران پا را فراتر بگذارد که نه تنها تن به خواسته های نظام نمی دهد بلکه خواستار تغییرات اساسی در سیستم سیاسی کشور هستند دیگر وامروز با این حرکات خشنونت آمیز شخصیت ها نظام انگشت نمای دیگر سیاسیون و ملت های دیگر شده اند . ملت ایران پس از شکستی را که از چهرهای محبوبشان خوردند امروز خود خواستار حق و حقوق پایمال شده خود هستند و کاری به رهبران دینی و سیاسی وابسته به هر جناح خاص ندارند . ملت ایران بعد آن حوادث سیاسی در کشور از جمله پشت کردن خاتمی به ملت ، عدم اعتراض و صیانت نکردن هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی از آرای ملت در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری و با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و حوادث ناگوار ی که از نا کار آمدی دولت ایشان بر پیکر اقتصادی ملت وارد آورد و هیچکس پیدا نمی شد که صدای آه و ناله مردم را بشنود وضعیت اقتصادی مردم هر روز بدتر از روز گذشته می شد و کار بجایی رسیده بود که قیمت بعضی از اجناس تا 300% افزایش پیدا کرده بود و از توانایی و معاش مردم کاسته می شد و همه این عوامل باعث اختلاف نظر و انشعاب گسترده در بین مردمی که یک روز با همدیگر متحد شده بودند و حماسه ساز دوم خرداد 1376 بودند را بوجود آورد و این ملت همچون چند انتخابات گذشته نمی خواستند در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شرکت کنند . سخنرانیها ی متعدد نامزدهای انتخاباتی و همچنین مناظرات تلویزیونی آنا ن طیف عظیم ملت از همه اقشار آن به سمت یکی از کاندید ها سوق داده شدند و بار دیگر به نظام و کاندید خاص اعتماد نمودند که شاید در سایه همین نظام جمهوری اسلامی و با همین قانون اساسی پر ایرادش بشود اندکی به خواسته های مدنی خود برسند و با حضور بیسابقه خود در انتخابات شرکت کردنند. ولی از آنجایی که دست اندرکاران برگزاری انتخابات و ابراز نظر متعدد اعضای شورای نگهبان به نفع محمود احمدی نژاد بود در یک حرکت حساب شده بعد از گذشت چند ساعت از انتخابات 22 خرداد 1388 آرای کسب شده به نام محمود احمدی نزاد رقم خورد و آحاد ملت در یک سکوت مات و مبهوت اندوهگین از اینکه چطور بازیچه قرار گرفتند بسر بردند ولی این بار نامزدهای معترض بر عکس انتخابات دفعه قبل شکایت خود را پیش خدا نبردند بلکه آشکارا اعلام نمودند که تقلب در انتخابات به وضوح دیده می شود و آنرا به " کودتا " تشبیه نمودند . میر حسین موسوی ، مهدی کروبی ومحسن رضایی صدای اعتراض خود را بلند کردند ، محسن رضایی با اینکه می دانست حق او ضایع شده است خیلی سریع مسیر خود را به سوی جریانات وابسته اصولگرایان و رهبر کشور هدایت نمود ولی شیخ مهدی کروبی به پشتیبانی میر حسین موسوی درآمد وملت اندوهگینی که به یکی از این دو نامزد های اصلاحات رای داده بودند با همدیگر متحد شدند و سکوت خود را شکستند برای احقاق حق خود در خیابانهای کشور صدای اعتراض خود را به گوش نظام و دیگر دولتهای رساندند و یک صدا فریاد می زدند " موسوی رای مرا پس بگیر " .


تظاهرات آرام بی سابقه چند میلیونی مردم تهران در حمایت میرحسین موسوی

و خواستار برکناری محمود احمدی نژاد

ملتی که فریاد می زد " موسوی رای مرا پس بگیر "

ساعاتی قبل از به خاک و خون کشیده شدن این آبرو های نظام جمهوری اسلامی

رای این ملت کجاست ؟




حضور میر حسین موسوی در خیابان آزادی

ساعتی قبل از کشتار مردم توسط یک واحد نظامی ( بسیج )



اقشار مختلف مردم که حامی اصلاح طلبی و برکناری محمود احمدی نژاد هستند

انسانهایی که ایران را دوست دارند


حضور گسترده مردم حامی بر کناری محمود احمدی نژاد


مسئولین نظام جمهوری اسلامی که خواستار روی کار آمدن محمود احمدی نژاد بودند بجای اینکه برای اعتراضات مردم احترامی قائل شوند هر ساعت و هر روز توسط هر کدام یک از نزدیکان خود از نتایج آرای انتخاباتی به نفع محمود احمدی نزاد جانبداری کردند و حتی تحمل نداشتند که طبق روند قانونی باید شورای نگهبان پس از بررسی به شکایات نامزدها اعلام رای نماید زودتر از موعد مقرر اعلام نتیجه نمودند که در حقیقت چهره " کودتا " را از خود نشان دادند و برای خاموش کردن صدای معترضین عوامل خود را با هر لباس و منصبی به خیابانها فرستادند تا صدای دیگر ملت ایران را که برای آنان آبرو خریده بودند به زیر مشت و لگد های خود وبا باتوم و چماق عوامل خود خفه نمایند ووقتی که دیدند که این ملت باتن مجروح و بازخمهایی که بر اثر ضربات باتوم و چماق های مامورین باز هم فریاد حق طلبانه برای آرای خودرا سر می دهند را به رگبار گلوله بستند.آنان با تفسیر پیام رهبر جمهوری اسلامی " که هر کس اعتراضی را غیر از مجرای قانونی انجام بدهد تبعاتش گردن خودش هست " از هیچ جنایاتی فرو گذار نشدند . مسئولین عالی نظام جمهوری اسلامی وقتی نظاره گر رفتار نا بخردانه مامورین خود شدند عاملین قتلها و کشتار مردم را عوامل گروهک مجاهدین خلق (ملقب به منافقین ) معرفی نمودند و برای ساکت کردن صدای معترضینی که عزیزانشان به خاک خون کشیده شده اند چهره برجسته اصلاح طلب سیاسی و حتی روزنامه نگاران را دستگیر نمودند آنان بر این باور هستند که اگر می خواهند آن درخت تنومند حامی میر حسین موسوی ( هاشمی و خاتمی ) را قطع نمایند باید شاخ و برگهایش را بریزند تا بتوانند ریشه مخالفان اصلی خود را یکجا قطع نمایند . وابستگان دولت نهم کلیه خبرنگاران خارجی که به ایران آمده بودن تا انتخابات دور دهم ریاست جمهوری را پوشش دهند را تحت نظر قرار دادند و از ایران اخراج کردند و کلیه شبکه های ماهواره ای خارجی را قطع نمودند با اختلال در سیستم خبر رسانی خارجی فقط اخبار اوضاع مملکت همان خبری است که از رسانه ملی ( صدا و سیما ) و روزنامه های وابسته به نظام منتشر می شود بسنده نمودند ، حتی مامورین دادستانی در چاپخانه ها حاضر شدند تا مطالب روزنامه ها را قبل از چاپ کنترل نمایند از سوی دیگر قطع شبکه پیام کوتاه و تلفنهای همراه جلوی اطلاع رسانی مردم با همدیگر را گرفتند با توجه به اختلال در شبکه اینترنت ملت ایران همدیگر و دیگر جهانیان را از اوضاع ایران مطلع می نمایند ، این مردم ایران هستند که با هر وسیله ای اعم از موبایل و دوربین های دیجیتالی و ساده که دردست دارند تصاویر وحشتناک کشتار ملت ایران را به سراسر جهان مخابره می نمایند و آنقدر رسانه های خارجی در آرشیو خود عکس و فیلم وخبر دارند که با دهها خبرنگار اعزامی به ایران نمی توانستند اینهمه خبر را کسب نمایند .شبکه های رسانه ای خارج از ایران تصاویر دهشتناک کشتار مردم ایران را برای تمام جهانیان پخش نمودند و امروز کمتر کسی در دنیا پیدا می شود که از اخبار غم انگیز ملت ایران آگاه نباشد.امروز نه تنها ملت ایران بلکه ملتهای دیگر صدای همراه با همنوعان خود اعتراض خود را بلند کرده اند و جلوی سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران در بیشتر کشورهای جهان تجمعات اعتراض آمیز را بر قرار نموده اند. ملت ایران منتظر است که دولت و نظام جمهوری اسلامی با متخلفینی که دست به جنایات زده اند و انسانهای بیگناه را مورد ضرب و شتم قرار داده اند و اقشار مردم را به خاک و خون کشیده اند چگونه برخورد خواهد کرد . آیا نظام جمهوری اسلامی اینبار از حقوق شهر وندان خود دفاع خواهد کرد ؟ یا مانند قضایای گذشته ماست مالی می شود !


در بخش های بعدی


تصاویری تلخ از ملت ایران که توسط عواملی ( ؟ ) به خاک و خون کشیده شده اند .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

وظیفه هر ایرانی چیست ؟

Powered By Blogger

بايگانی وبلاگ