
بدلیل فیلتر شدن سایت کاملیا انتخابی فرد
شمس وزیر و قمر وزیر
چهار سال قبل وقتی که شخصیت نه چندان نامداری، آقای محمود احمدی نژاد، شهردار سابق تهران تصمیم گرفت که برای انتخابات ریاست جمهوری وارد رقابت شود، روشنفکران و اصلاح طلبان از وی خوششان نیامد. آنها تصمیم گرفتند که آقای هاشمی رفسنجانی را تایید کنند و زمانی که اقای هاشمی در انتخابات شکست خورد ادعا کرد که در انتخابات تقلب شده و نامه ای به آیت الله خامنه ای نوشت و گفت که شکایت خود را به خدا خواهد برد. وقتی که آقای محمد خاتمی دوازده سال قبل رئیس جمهور ایران شد، مرد خوب ایران وی بود و مرد بد ایران هاشمی رفسنجانی، اما هشت سال بعد از آن، وقتی که گزینه ای به غیر از هاشمی و احمدی نژاد نماند، اصلاح طلبان طرف هاشمی را گرفتند اما دیگر برای متقاعد کردن مردم برای قضاوتهای نادرستی که درباره هاشمی کرده و طومارها درباره او نوشته بودند دیر بود. هاشمی که زمانی از پشت مورد حمله اصلاح طلبان قرار گرفت بار دیگر بهترین دوست اصلاح طلبان شده است. آنها به طور بی سابقه ای محتاج هاشمی رفسنجانی شده اند! هاشمی می تواند آنها را ببخشد یا بهتر است گفته شود که او یک سیاست مدار واقعی است و سیاست مداری می کند اما
به نظر می رسد که احمدی نژاد مثل او باشد. او نه نمی تواند فراموش کند و نه می تواند ببخشد. احمدی نژاد می تواند هر آنچه که به نظرش می رسد به صراحت بگوید. می تواند در صورت دشمنان خود بگوید که درباره آنها و خانواده اشان چه فکری می کند و البته از اصلاح طلبان نیز دل خوشی ندارد. از آنها متنفر است چرا که هاشمی را به او در چهار پیش ترجیح دادند و او هم می دانست که باید با آنها چه کند. خیلی ساده بود که آنها را ندیده بگیرد و دوستان و آشنایان خود را سر کار بیاورد. افرادی که به آنها اعتماد داشت سالها بود که آنها را می شناخت.
تمام ایران داستان رزمی امیر ارسلان نامدار را در کودکی از زبان مادر بزرگهایشان شنیده اند. داستان جوان شهریری که دو وزیر خردمند داشت. وزیر دست راستی شمس وزیر بود و وزیر دست چپی، قمر وزیر و اقای احمدی نژاد هم وزرای دست راست و دست چپی دارد که بدون مشورت با آنها قدم از قدم باز نمی دارد. آقای اسفندیار رحیم مشایی در سمت راست وی و آقای مجتبی ثمره هاشمی در سمت چپ وی دستیاران زبده او می باشند. در چهار سال گذشته، مکانی نبوده است که احمدی نژاد بدون شمس و یا قمر به آن رفته باشد. هیچ مصاحبه مطبوعاتی برگزار نشده باشد که این دو وزیر در سمت چپ و راست آقای اجمدی نژاد حضور نداشته باشند و گه گاه روی تکه ای کاغذ و یا زیر گوشی مواردی را به وی گوشزد نکرده باشند.
این دو نفر مشاور دوستان قدیمی آقای احمدی نژاد هستند و مانند هیچکدام دیگر از اعضای کابینه قابل تغییر نبوده اند و کار خود را نیز به خوبی انجام داده اند. موضوعی که سال قبل رحیم مشاعی درباره دوستی مردم اسرائیل و ایران گفت جنجالی بزرگ به پا کرد و باعث بهم ریختن اخلاق آیت الله ها در قم و طرفدران آنها در شهر شد. آنها خواستار استفعای او شده بودند. او او ماند و از رهبر ایران بابت اشتباهی که کرده بود عذر خواهی کرد. دوباره بهانه دیگری برای برکنار کردن وی یافتند. حضور وی در مراسم دف زدن و آوردن قرآن. قم بار دیگر لرزید! و بسیار مانند اوضاعی که به شمس وزیر در داستان امیر ارسلان می رود، رحیم مشاعی نیز با مخاطرات بسیاری روبرو شد. اما بار دیگر رحیم مشائی زیر نور افکن قرار گرفت وقتی که جمعه پیش آقای احمدی نژاد اعلام کرد که رحیم مشائی در دولت بعدی وی معاون اول ریس جمهور خواهد بود!
از جمعه گذشته تا کنون دو خبر تیتر اول رسانه های ایرانی بوده اند. نماز جمعه تاریخی آقای هاشمی رفسنجانی و انتصاب جدید رحیم مشائی! خوب باید دید که چه چیزی در پشت تصمیم گیری آقای احمدی نژاد در این انتصاب جنجالی وجود داشته است که به دوست خود علی رغم تمام تلخی ها و عصبانیت هایی که وجود داشته چنین شغلی را پیشنهاد کرده است؟ شاید دلیل ساده تری بغیر از این وجود نداسشته باشد که رهبران مذهبی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران از محمود احمدی نژاد حمایت نکردند و حتی انتخاب وی را نیز تبریک نگفتند. انتخابی که به گفته آقای احمدی نژاد بیست و پنج میلیون نفر به وی رای داده بودند. حالا با یک چنین رای بزرگی او اصلا چرا باید به قم اهمیت دهد وقتی که رهبر پشتیبان اصلی اوست؟ آیت الله هایی که کارشان نق زدم و همیشه اشکالتراشی بوده است؟
اما نه تنها در بین روحانیون حتی روزنامه کیهان که یک روزنامه محافظه کار و توسط نماینده رهبر هدایت و منتشر می شود نیز از اقدام آقای احمدی نژاد خرده گرفت و ناخشنودی خود را از این انتصاب بیان کرد.
درحالی که به نظر می آید آقای احمدی نژاد مشغول آماده کردن برنامه مراسم تحلیف خود می باشد و اعضای کابینه جدید خود را انتخاب می کند، هاشمی رفسنجانی نیز مشغول دید و بازدید از علما در شهر مشهد است که گفته می شود برای ملاقات با صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی به آنجا رفته باشد. آقای احمد خاتمی امام جمعه موقت مشهد و از طرفداران آقای احمدی نژاد نیز ناخشنودی خود از انتخاب رحیم مشائی ابراز کرده است و آن را دهن کجی آقای احمدی نژاد به روحانیت خوانده بود.
بحران مشروعیت داشتن انتخابات ایران شکاف عمیقی در روحانیت ایجاد کرده است. در کمتر از دو هفته مانده به مراسم تحلیف، آقای هاشمی رفسنجانی زمان کمی دارد که بتواند تاثیری را که می خواهد روی وقایع داشته باشد. از حالا مردم می توانند حدس بزند که هاشمی و بعضی دیگر از علما در مجلس تحلیف احمدی نژاد حاضر نخواهند شد. با این زمانی که به سرعت می گذرد و هفته های تاریخی که در پیش روست باید منتظر نگاه کرد و دید که شمس و قمر چه نصحیتی به آقای احمدی نژاد خواهند کرد…
این مقاله روز بیست ژوئیه در نشریه الوطن سعودی به چاپ رسیده بود
به نظر می رسد که احمدی نژاد مثل او باشد. او نه نمی تواند فراموش کند و نه می تواند ببخشد. احمدی نژاد می تواند هر آنچه که به نظرش می رسد به صراحت بگوید. می تواند در صورت دشمنان خود بگوید که درباره آنها و خانواده اشان چه فکری می کند و البته از اصلاح طلبان نیز دل خوشی ندارد. از آنها متنفر است چرا که هاشمی را به او در چهار پیش ترجیح دادند و او هم می دانست که باید با آنها چه کند. خیلی ساده بود که آنها را ندیده بگیرد و دوستان و آشنایان خود را سر کار بیاورد. افرادی که به آنها اعتماد داشت سالها بود که آنها را می شناخت.تمام ایران داستان رزمی امیر ارسلان نامدار را در کودکی از زبان مادر بزرگهایشان شنیده اند. داستان جوان شهریری که دو وزیر خردمند داشت. وزیر دست راستی شمس وزیر بود و وزیر دست چپی، قمر وزیر و اقای احمدی نژاد هم وزرای دست راست و دست چپی دارد که بدون مشورت با آنها قدم از قدم باز نمی دارد. آقای اسفندیار رحیم مشایی در سمت راست وی و آقای مجتبی ثمره هاشمی در سمت چپ وی دستیاران زبده او می باشند. در چهار سال گذشته، مکانی نبوده است که احمدی نژاد بدون شمس و یا قمر به آن رفته باشد. هیچ مصاحبه مطبوعاتی برگزار نشده باشد که این دو وزیر در سمت چپ و راست آقای اجمدی نژاد حضور نداشته باشند و گه گاه روی تکه ای کاغذ و یا زیر گوشی مواردی را به وی گوشزد نکرده باشند.
این دو نفر مشاور دوستان قدیمی آقای احمدی نژاد هستند و مانند هیچکدام دیگر از اعضای کابینه قابل تغییر نبوده اند و کار خود را نیز به خوبی انجام داده اند. موضوعی که سال قبل رحیم مشاعی درباره دوستی مردم اسرائیل و ایران گفت جنجالی بزرگ به پا کرد و باعث بهم ریختن اخلاق آیت الله ها در قم و طرفدران آنها در شهر شد. آنها خواستار استفعای او شده بودند. او او ماند و از رهبر ایران بابت اشتباهی که کرده بود عذر خواهی کرد. دوباره بهانه دیگری برای برکنار کردن وی یافتند. حضور وی در مراسم دف زدن و آوردن قرآن. قم بار دیگر لرزید! و بسیار مانند اوضاعی که به شمس وزیر در داستان امیر ارسلان می رود، رحیم مشاعی نیز با مخاطرات بسیاری روبرو شد. اما بار دیگر رحیم مشائی زیر نور افکن قرار گرفت وقتی که جمعه پیش آقای احمدی نژاد اعلام کرد که رحیم مشائی در دولت بعدی وی معاون اول ریس جمهور خواهد بود!
از جمعه گذشته تا کنون دو خبر تیتر اول رسانه های ایرانی بوده اند. نماز جمعه تاریخی آقای هاشمی رفسنجانی و انتصاب جدید رحیم مشائی! خوب باید دید که چه چیزی در پشت تصمیم گیری آقای احمدی نژاد در این انتصاب جنجالی وجود داشته است که به دوست خود علی رغم تمام تلخی ها و عصبانیت هایی که وجود داشته چنین شغلی را پیشنهاد کرده است؟ شاید دلیل ساده تری بغیر از این وجود نداسشته باشد که رهبران مذهبی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران از محمود احمدی نژاد حمایت نکردند و حتی انتخاب وی را نیز تبریک نگفتند. انتخابی که به گفته آقای احمدی نژاد بیست و پنج میلیون نفر به وی رای داده بودند. حالا با یک چنین رای بزرگی او اصلا چرا باید به قم اهمیت دهد وقتی که رهبر پشتیبان اصلی اوست؟ آیت الله هایی که کارشان نق زدم و همیشه اشکالتراشی بوده است؟
اما نه تنها در بین روحانیون حتی روزنامه کیهان که یک روزنامه محافظه کار و توسط نماینده رهبر هدایت و منتشر می شود نیز از اقدام آقای احمدی نژاد خرده گرفت و ناخشنودی خود را از این انتصاب بیان کرد.
درحالی که به نظر می آید آقای احمدی نژاد مشغول آماده کردن برنامه مراسم تحلیف خود می باشد و اعضای کابینه جدید خود را انتخاب می کند، هاشمی رفسنجانی نیز مشغول دید و بازدید از علما در شهر مشهد است که گفته می شود برای ملاقات با صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی به آنجا رفته باشد. آقای احمد خاتمی امام جمعه موقت مشهد و از طرفداران آقای احمدی نژاد نیز ناخشنودی خود از انتخاب رحیم مشائی ابراز کرده است و آن را دهن کجی آقای احمدی نژاد به روحانیت خوانده بود.
بحران مشروعیت داشتن انتخابات ایران شکاف عمیقی در روحانیت ایجاد کرده است. در کمتر از دو هفته مانده به مراسم تحلیف، آقای هاشمی رفسنجانی زمان کمی دارد که بتواند تاثیری را که می خواهد روی وقایع داشته باشد. از حالا مردم می توانند حدس بزند که هاشمی و بعضی دیگر از علما در مجلس تحلیف احمدی نژاد حاضر نخواهند شد. با این زمانی که به سرعت می گذرد و هفته های تاریخی که در پیش روست باید منتظر نگاه کرد و دید که شمس و قمر چه نصحیتی به آقای احمدی نژاد خواهند کرد…
این مقاله روز بیست ژوئیه در نشریه الوطن سعودی به چاپ رسیده بود

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر